سفارش تبلیغ
صبا ویژن

Deadpool 2

نظر

 

رایان رینولدز در نقش اصلی وید ویلسون، با نام مستعار ددپول، در «ددپول 2» بازمی‌گردد، یک روان‌درام تلخ و دلخراش که مطمئناً طرفداران نسخه اصلی را گیج و عصبانی می‌کند. اولین «ددپول» به کارگردانی تیم میلر با سرعت سه شوخی در دقیقه و عدم تمایلش به جدی گرفتن کلیشه های معمولی اصلی ابرقهرمانی متمایز بود. این فیلم از بدلکار تبدیل به کارگردانی دیوید لیچ (که اولین بار با «جان ویک» پشت دوربین ظاهر شد) با یک انفجار واقعی شروع می‌شود، با قهرمان اسرارآمیز افسرده ما که خود را بالای بستری از کپسول‌های سوخت مواد منفجره می‌سوزاند، سپس به سمت عقب حرکت می‌کند تا جزئیات ضربه را به تصویر بکشد. که او را آنقدر ناراحت کرد که خودش را بکشد. صادقانه بگویم، من از اینکه لیچ، رینولدز و شرکت اعصاب این را داشتند که در پنج دقیقه اول فیلمشان چنین حکیمی را از بین ببرند، و سپس بقیه زمان خود را به حمایت از تلاش های شخصیت ها برای غصه خوردن و ادامه دادن کارشان اختصاص دهند، شگفت زده شدم. زندگی، مبارزات آنها در تصاویر سفید شده ثبت شده است که معمولاً با فیلم های    DC مرتبط است. اوج احساسی سکانسی طولانی از ونسا (مورنا باکارین) بیوه وید است که یونیفرم قرمز قهرمان را که اکنون بی فایده است، از چوب لباسی در کمد پایین می آورد، عطر شریک متوفی خود را استشمام می کند و در حالی که موسیقی متن یک کلید فرعی به نام کاپلا پخش می کند، اشک می ریزد. نسخه "بیشتر از یک احساس" بوستون.

خوب، بدیهی است که هیچ کدام از اینها اتفاق نمی افتد، به جز اینکه وید خودش را منفجر کند – و اگر تا به حال در زندگی خود یک کتاب کمیک خوانده اید، یا فیلمی دیده اید، یا نفس کشیده اید، می دانید که یک فیلم ابرقهرمانی با این فیلم شروع نمی شود. قهرمان خود را از بین می برد مگر اینکه بخواهد آسیب را در اسرع وقت جبران کند. یک سرآشپز کافه تریا (وید ویلسون) پس از زنده ماندن از یک حمله تقریباً مرگبار، تلاش می کند تا رویای خود را برای تبدیل شدن به داغ ترین بارمن مایبری برآورده کند و در عین حال یاد می گیرد که با حس چشایی از دست رفته خود کنار بیاید. اینگونه بود که وب‌سایت رسمی فاکس قرن بیستم خلاصه‌ای از داستان این فیلم را در ابتدای اکران آن منتشر کرد، که می‌تواند نشانه‌ای کوچک از سطح متانتی که سازندگان فیلم در این سرمایه‌گذاری آورده‌اند را به شما نشان دهد. حتی زمانی که «ددپول 2» جدی است، یا سعی می‌کند شما را فریب دهد تا فکر کنید جدی است، درخششی در چشمان آن وجود دارد که بازی را از بین می‌برد.

فیلمنامه که به رینولدز، رت ریس و پل ورنیک اختصاص دارد، ددپول جهش یافته را در مسیر خود به عمارت ایکس می‌پیوندد و به اعضای مختلف مردان ایکس از جمله دومینو (زازی بیتز) و کولوسوس (افکت‌های رایانه‌ای به علاوه صدای استفان کاپیچیچ) می‌پیوندد. در حالی که آنها سعی می کنند از یک جهش یافته نوجوان سرکش به نام فایرفیست (جولیان دنیسون) در برابر ترور توسط ترمیناتور محافظت کنند، یا لوپر، یا مزدور آینده متیو کیبل (جاش برولین، با نام مستعار نیک نولتی جوان، در نقش او بازگشته است. دومین شخصیت مارول در کمتر از یک ماه.

شباهت‌های قابل توجهی بین برخی از عناصر این فیلم و «انتقام‌جویان: جنگ بی‌نهایت» وجود دارد. فیلم ها حتی یک استودیو مشترک ندارند (هنوز). از جمله: بررسی کامل سوال کمیک قدیمی و عمدتاً بلاغی "چقدر مرده است؟" «ددپول 2» تا جایی که می‌تواند، بدون هیچ‌وقت، برای یک میلی‌ثانیه، به موضوعی که در مورد آن می‌تواند متفکرانه برخورد می‌کند، به نظر می‌رسد که ممکن است در چشم رنج واقعی به نظر برسد. مانند اولین «ددپول»، که ستون فقرات آن تشخیص غیرمنتظره سرطان بود، وید و دیگر شخصیت‌ها از دست دادن و ناامیدی رنج می‌برند، اما چیزی که نمی‌توان آن را از طریق دسیسه‌هایی که قبلاً به طور ضمنی در روایت ابتدایی قهرمان وعده داده شده است، اصلاح یا اصلاح کرد. ناخوشایندی وجود دارد، اما دیالوگ گستاخانه و صدای بدبینانه شادمانه تضمین می کند که ما هرگز مجبور نخواهیم شد در آن غوطه ور شویم. فقط این نوع فیلم نیست. بیشتر از هر فیلم ابرقهرمانی دیگری، از جمله فیلم اصلی «ددپول»، این فیلم معادل کمیک با درجه R با یکی از فیلم‌های «جاده» باب هوپ و بینگ کرازبی است (برای فهرست کامل اینجا را کلیک کنید). که هوپ و ولگردهای تند صحبت کرازبی با بی شرمی و پرحرفی محض از نقاط تنگ بیرون آمدند و مکث کردند تا دیوار چهارم را بشکنند و به بیننده بگویند که اکنون ممکن است زمان خوبی برای بیرون رفتن از پاپ کورن باشد.

نتیجه تا حدودی شبیه یک استندآپ کمدی ویژه با تولید مجلل، ابرقهرمانی و ابرشرور است، با صحنه‌های مبارزه، تعقیب و گریز و انفجارها که در فیلم‌هایی از قهرمان به شما می‌گوید که چند هفته وحشی را که اخیراً پشت سر گذاشته است، به شما می‌گوید. رینولدز پویایی اصلی «ددپول» را تکرار می‌کند که حداقل پنج برابر آنچه در ازای آن به او می‌دهد به فیلم می‌دهد و نیاز، ترحم به خود، استیصال و خودشیفتگی را به انواع مختلف سوخت کمیک تبدیل می‌کند. اعترافات دائمی وجود دارد که شما در حال تماشای یک فیلم هستید، و در عین حال یک فیلم فرمولی (درست قبل از شروع سومین پرده فیلم، پسر ما اعلام می‌کند که اگر نقشه‌اش موفق شود، همه زودتر به خانه بر می‌گردند، زیرا این اتفاق خواهد افتاد. نیازی به عمل سوم نیست). ارجاعات به ظاهر تصادفی (اما نه واقعاً) فرهنگ پاپ وجود دارد، از جمله مقایسه ملودی های "آیا می خواهی آدم برفی بسازی" از "یخ زده" و "پدر، می توانی صدای من را بشنوی"از "Yentl." چیزهای بسیار زیادی وجود دارد، از جمله کمی شلختگی در مورد شمارش بدن، به علاوه برخی انتقادات عطف به ماسبق از تلاش های مارک مارول برای مهم بودن سرمایه ("ما مردان ایکس هستیم، استعاره ای قدیمی" برای نژادپرستی در دهه 60!» ددپول، درست قبل از یک اتفاق بزرگ، اعلام کرد.

من در ابتدا با نقد کمتر این سایت درباره فیلم اول موافق بودم، فیلمی که به شیوه ای آشکار و بسیار سخت «تحریک آمیز» بود و گهگاه رتبه «R» خود را با تمام غرور نابجای یک پسر دبیرستانی می پوشاند. سبیل های شیر شکلاتی را به گونه ای می پوشانند که گویی یک آبکش سوپ به سبک سام الیوت است (اگرچه - آفرین! - جزئیات درمان سرطان وید و زندگی جنسی وید با ونسا برای فیلمی به این گرانی واقعاً غیرمنتظره بود). اما مجموعه ای از فیلم های ابرقهرمانی PG-13 که قبل و بعد از آن به نظر می رسید، و به نظر می رسید که همه تا یک درجه ای هیپنوتیزم شده بودند، «ددپول» اصلی را به عنوان یک وزنه تعادل ضروری احساس کرد. در چند سال گذشته هر چه بیشتر در تلویزیون با آن برخورد کردم، بیشتر از آن قدردانی کردم. («جوخه انتحاری» که چند ماه بعد اکران شد، نشان داد که چگونه نمی توان چنین فیلمی را ساخت.)

و برای فیلمی که می‌داند چیست، و از بودن آن راضی است، چیزی برای گفتن وجود دارد. به جز چند خط انفرادی و بینایی، یک سکانس اکشن-کمدی فوق‌العاده فوق‌العاده در نزدیکی قسمت میانی، و برخی اجراهای تند و تیز (از جمله یکی از برولین، که در غیر این صورت یک قاتل فک گرانیتی را آغشته می‌کند. سر گوشت با انسانیت قابل تشخیص) در اینجا چیز زیادی برای یادآوری وجود ندارد. اما از آنجایی که «ددپول 2» نشانی از تمایل به بازنویسی یک ژانر کامل با جسارتش ندارد، ممکن است بپذیریم که کاری را که ظاهراً می‌خواهد انجام دهد، حرفه‌ای و ذوق است، و هر چه سریع‌تر این قطعه را به پایان برسانیم، سریعتر می توانید به شبکه های اجتماعی بروید و از آن شکایت کنید.